ششم بهمن ماه امسال بود كه مرد سالخورده‌اي وارد كلانتري 105 سنايي شد و پليس را از ماجراي كلاهبرداري با خبر كرد. او توضيح داد: صبح روز يك‌شنبه، بيستم دي‌ماه در حال عبور از ميدان آرژانتين بودم كه مردي حدوداً 40 ساله با من همراه شد. او شروع به گلايه از وضعيت اقتصادي و معيشتي مردم كرد. بعد خواست كه نظرم را در باره حرف‌هايش بگويم. من هم كه حوصله اين مرد را نداشتم، حرف‌هايش را تأييد كردم. ناگهان عصباني شد و خودش را مأمور وزارت اطلاعات معرفي كرد و مدعي شد كه من به نظام جمهوري اسلامي توهين كرده‌ام و بايد بازداشت شوم. غافلگير شدم و خواستم من را دستگير نكند. 

او پيشنهاد داد تا مبلغي را به عنوان وثيقه مالي به او پرداخت كنم و روزي را كه تعيين مي‌كند به نشاني‌كه در اختيارم مي‌گذارد، مراجعه كنم. به خاطر بيماري قلبي كه داشتم پيشنهاد او را قبول كردم. همراه او به بانك خجسته در خيابان مطهري رفتم و 15 ميليون تومان از حسابم برداشت و به او پرداخت كردم و به خانه‌ام رفتم. امروز وقتي به آدرسي كه داده بود، مراجعه كردم فهميدم كه آن مرد مأمور قلابي بوده و از من كلاهبرداري كرده است.

بعد از مطرح شدن شكايت، پرونده به دستور قاضي هادي، بازپرس شعبه چهارم دادسراي خارك در اختيار مأموران پليس آگاهي تهران قرار گرفت.

مأموران پليس در اولين گام، راهي بانك محل برداشت پول شدند و بعد از بررسي تصاوير دوربين‌هاي مداربسته تصوير متهم را به دست آوردند. تحقيقات براي شناسايي و بازداشت متهم در جريان بود كه شكايت‌هاي مشابهي عليه مأمور قلابي مطرح شد. يكي ديگر از شاكيان گفت در حال عبور از بلوار كشاورز بودم كه در دام مرد كلاهبردار گرفتار شدم. او مدعي شد كه من به نظام جمهوري اسلامي توهين كرده‌ام و مي‌‌تواند به مدت شش ماه من را بازداشت كند. از ترس حبس و به خاطر بيماري همسرم خواستم به من كمك كند كه پيشنهاد داد 15 ميليون تومان به عنوان وثيقه به او پرداخت كنم. بعد از پرداخت پول آدرس محلي را به من داد و خواست براي توضيح و آزاد كردن وثيقه به آنجا مراجعه كنم. وقتي به آن محل رفتم، فهميدم كه آن مرد مأمور قلابي بوده است.

 بررسي‌هاي پليس بعد از شنيدن حرف‌هاي شاكيان و بررسي تصاوير دوربين‌هاي مداربسته حكايت از اين داشت كه مأمور قلابي به همين شيوه مشغول كلاهبرداري از مردم است. همه شاكيان هم بعد از ديدن تصاوير متهم، او را به عنوان مأمور قلابي شناسايي كردند.

با زياد شدن شكايت‌هاي مطرح شده بود كه تصوير متهم به دستور قاضي در رسانه‌ها چاپ شد. بعد از انتشار تصوير متهم عده‌اي از شهروندان با پليس تماس گرفتند و نشاني خانه او را در اختيار مأموران قرار دادند. خيلي زود مشخص شدكه مأمور قلابي مرد 42 ساله‌اي به نام قربان‌. م است كه در خانه‌اي اشرافي در نظرآباد كرج زندگي مي‌كند. مأموران پليس بعد از گرفتن نيابت قضايي راهي محل شدند و متهم را بازداشت كردند. بررسي خانه او نشان داد كه همه جاي خانه مجهز به دوربين‌هاي مداربسته پيشرفته است به گونه‌اي كه قربان مي‌تواند تا فاصله چندصدمتري خانه را به راحتي با دوربين‌ها كنترل كند. درهاي خانه هم همگي ضد سرقت بود.

سرهنگ كارآگاه داوود فرد، معاون مبارزه با سرقت‌هاي خاص پليس آگاهي تهران بزرگ گفت: متهم در اولين بازجويي‌ها به جرمش اقرار كرد و دستور انتشار بدون پوشش تصوير وي از سوي قاضي صادر شده است، بنابراين شاكياني كه موفق به شناسايي تصوير متهم شده‌اند مي‌توانند به اداره پنجم پليس آگاهي تهران بزرگ در خيابان وحدت اسلامي مراجعه كنند.