جوان 25 ساله ای که لنگ لنگان به سمت آوار ساختمان پلاسکو قدم بر می داشت  در حالیکه از ناحیه پا آسیب دیده بود گریه کنان برادرانشان را صدا می زد که در همین حین خبرنگار ما به سراغ پسر جوان رفت.
 
این جوان در حالیکه اشک می ریخت گفت: روز حادثه وقتی فهمیدیم ساختمان پلاسکو آتش گرفته همراه دو برادر دیگرم وارد ساختمان شدیم تا چک ها و مدارک را از داخل مغازه برداریم.
 
وی گفت: در حال برداشتن چک ها بودیم که آتش طبقات بالا را فرا گرفته بود و ناگهان متوجه ریزش آوار شدیم که در این مرحله من توانستم خودم را از طبقه سوم به بیرون پرت کنم و روی خودرو آتش نشانی افتادم اما دو برادرم زیر آوار ماندند.
 
این جوان در حالیکه گریه می کرد ادامه داد: روز چهارشنبه 6 بهمن ماه عروسی یکی از برادرانمان بود و همه کارهایش را کرده بودیم اما این اتفاق زندگی ام را خراب کرد و حالا باید عزادار برادرم باشیم.