رئیس کمیته حقوقی فدراسیون فوتبال در این باره می گوید:« فردی که مسئول نقل و انتقالات سازمان لیگ بود بازنشسته شد و به واسطه تغییراتی که در سازمان لیگ به وجود آمد فرد جدید از این مسائل بی‌اطلاع بود و ناهماهنگی‌های به وجود آمده باعث ثبت قرارداد این بازیکنان شد. نامه از طرف فدراسیون به سازمان لیگ ابلاغ شد ولی آنجا به سبب جابجایی‌ها در سمت نقل و انتقالات سازمان لیگ ناهماهنگی‌هایی به وجود آمد و این اشتباه سهوی رخ داده است.»

بر فرض که این صحبت ها کاملا درست  است. فدراسیون فوتبال به موقع هم رای را به باشگاه تراکتورسازی ابلاغ کرد و هم سازمان لیگ برتر و در نهایت سازمان لیگ برتر این ابلاغ را جدی نگرفت.
آیا فدراسیون فوتبال نمی بایست بر زیر مجموعه خود مدیریت داشته باشد و به سازمان لیگ برتر بابت عدم تمکین رای صادره از سوی فیفا تذکر می داد. آنهم رایی به این مهمی.

رای صادره از سوی کمیته انضباطی فیفا علیه باشگاه تراکتورسازی چه فرقی با رای صادره علیه باشگاه استقلال داشت که رای استقلال اعلام شد اما رای تراکتورسازی نه.

فدراسیون فوتبال می گوید 95.8.5 نامه فیفا را دریافت کرده و به باشگاه تراکتورسازی ابلاغ کرده. این درست، پس چرا در تاریخ 95.10.20 با امضای دکتر علیرضا اسدی – دبیر کل فدراسیون فوتبال به سازمان لیگ برتر نامه زده و اذعان کرده ثبت قرارداد بازیکنان جدید تراکتورسازی بلا مانع است. نامه ای که تبریزی ها می گویند یک نسخه از آن را در اختیار دارند و اگر لازم باشد آن را رسانه ای خواهند کرد.

تبریزی ها می گوید استفاده از بازیکنان جدید با نامه رسمی فدراسیون فوتبال بوده و سازمان لیگ برتر هم برای آنها کارت بازی صادر کرده و نباید بازی های این تیم 3-0 به سود حریفان اعلام شود. البته فدراسیون فوتبال برای اینکه مانع از انتشار این نامه شود به نوعی خیال تراکتورسازی را راحت کرده و در مصاحبه براتی آمده که نتیجه بازی ها 3-0 نمی شود چون تیم هایی که روبروی تراکتورسازی بازی کردند باید دو ساعت بعد از بازی اعتراض می کردند.

کسی نیست در این بین از دوستان فدراسیون فوتبال سوال کند آیا حریفان تراکتورسازی می دانستند که حضور این بازیکنان در ترکیب این تیم غیر قانونی است که دو ساعت بعد از بازی اعتراض بزنند؟ روح هیچ باشگاهی از نامه فیفا علیه باشگاه تراکتورسازی خبر نداشت. پس چگونه باید اعتراض می زدند؟  چه دو ساعت بعد از بازی و چه دو روز بعد از بازی یا فرقی نمی کند بیست روز بعد از بازی.
و بار دیگر این پرسش ها مطرح می شود چرا فدراسیون فوتبال در همان مقطعی که نامه باشگاه تراکتورسازی را از فیفا دریافت کرد و به سازمان لیگ برتر ابلاغ کرد آن را رسانه ای نکرد تا این طور با سرنوشت بازیکنانی چون هاشم بیک زاده – احمد نورالهی و امید عالیشاه بازی نمی شد؟ حال که فدراسیون فوتبال رای را رسانه ای نکرده چرا دست کم بر اجرایش اصرار نورزیده تا به زعم خویش سازمان لیگ برتر تخلف نکند.

این ادله فدراسیون فوتبال برای توجیه رفتارش بیشتر به ضرر فدراسیون فوتبال تمام شد. این یعنی اینکه فدراسیون فوتبال ضعیف است و نمی تواند سازمان لیگ برتر را مجاب به تمکین از رای صادره از سوی فیفا نماید. این یعنی اینکه فدراسیون فوتبال آن قدر ضعیف است که نمی تواند مانع از تخلف آشکار یک باشگاه شود.

به نظر می رسد در این ماجرا حقیقت قربانی شده و در نهایت کاسه و کوزه ها بر سر یک دو مسئول زیر دستی شکسته شده است در حالی که با افشای نامه ای که در دست باشگاه تراکتورسازی است و رونوشت آن برای سازمان لیگ برتر ارسال شده مشخص خواهد شد که سازمان لیگ برتر با نامه دکتر علیرضا اسدی قرارداد بازیکنان جدید تراکتورسازی را ثبت کرده و از سویی دبیر کل آگاهانه و با علم به محرومیت باشگاه تراکتورسازی دستور به ثبت قرارداد بازیکنان جدید این تیم را داده است.

البته این نامه برای همه تیم هایی که در تعطیلات زمستانی بازیکن جذب کرده اند زده شده چون در پنجره زمستانی مقرر شده بود همه تیم ها بعد از پرداخت ده درصد بدهی و نامه دبیر کل قرارداد بازیکنان جدید را ثبت کنند که باشگاه تراکتورسازی هم از این قاعده مستثنی نبود.

زوایای این پرونده در آینده بیشتر مشخص خواهد شد.

انتهای پیام/ز