تاريخ انتشار : 1396/01/10 - 12:05
كد :229426
نقشه راه رونق اقتصادی؛
10 ملاحظه مهم پیرامون شعار سال
پس از نامگذاری سال 1396 به عنوان «اقتصادمقاومتی، اشتغال-تولید» یک بار دیگر توجهات به رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال در کشور جلب شده است. اکنون باید با نگاهی دقیق و واقع بینانه در پی برطرف کردن مشکلات اقتصادی باشیم و از تکرار مباحث و ملاحظاتی که در گذشته بارها تکرار شده است پرهیز کنیم.
پس از نامگذاری سال ۱۳۹۶ به عنوان «اقتصادمقاومتی، اشتغال-تولید» یک بار دیگر توجهات به رونق اقتصادی و ایجاد اشتغال در کشور جلب شده است. در همین مدت کوتاهی که از آغاز سال میگذرد مباحث مختلفی پیرامون این موضوعات مطرح شده است اما به نظر میرسد اکنون نیازمند نگاهی دقیق، عمیق و متفاوت با گذشته به مشکلات اقتصاد ایران هستیم. به بیان دیگر تکرار مباحث و راهکارهایی که در گذشته بارها مطرح شده است دیگر سودی برای اقتصاد ایران ندارد بلکه باید با نگاهی دقیق و واقع بینانه در پی برطرف کردن مشکلات اقتصادی باشیم. در این راستا نکاتی را پیرامون مشکلات اقتصادی کشور و تحقق شعار سال بیان خواهیم کرد.
-
در روزهای اخیر رسانه ها و کارشناسان مختلف به بررسی شعار سال جدید پرداختند و مباحث مختلفی پیرامون اشتغال و تولید مطرح کردند. با نگاهی به این مباحث مشاهده می کنیم که اکثر آنها به بیان الزامات، موانع و چالش های رونق تولید و افزایش اشتغال پرداخته اند. این در حالی است که با توجه به شعارها و اولویت های اقتصادی دولت های مختلف، این مباحث بارها مطرح شده است و تکرار آنها چندان سودی ندارد. آنچه نیاز امروز است بررسی دقیق و آسیب شناسی مسیر طی شده در سال های گذشته و ریشه یابی دلایل عدم موفقیت دولت ها در تحقق اهداف اقتصادی و ایجاد رونق اقتصادی است.
-
مشکلات اقتصاد ایران حل نشدنی نیستند و می توان آنها را برطرف کرد. اما نه با برنامه ها و سیاست هایی که بارها در کشور تجربه شده اند و دستاوردی برای اقتصاد ایران نداشه اند. اکنون وقت آن است که از تجربه گذشته کشور درس بگیریم و تجاربی که با هزینه های زیاد کسب کرده ایم را به کار ببندیم. باید مشخص شود که کدام سیاست ها و برنامه های اقتصادی اشتباه بوده است تا دوباره به شکل دیگری تکرار نکنیم و کدامیک به درستی اجرا نشده است تا در صورت تکرار، درست و اصلاح شده اجرا کنیم. لذا اولین گام برای تحقق شعار سال، آسیب شناسی سیاست ها و برنامه های اقتصادی اجرا شده در کشور است.
-
در کشور ما مرسوم شده که همه مطالبات اقتصادی از دولت صورت می گیرد در حالیکه به دلایل متعدد، دیگر قوا و گروه ها و نهادهای خارج از قوا نیز در اقتصاد نقش اساسی و پر رنگی دارند. لذا همگی آنها باید به سهم خود در بهبود شرایط اقتصادی و تحقق شعار سال نقش آفرینی کنند. رسانه ها و مردم نیز باید به نقش آنها در ایجاد رونق اقتصادی توجه داشته باشند. بنابراین توجه صرف به نقش دولت در تحقق شعار سال و ایجاد رونق اقتصادی و غفلت از نقش سایر بازیگران می تواند منجر به عدم دستیابی به اهداف مورد نظر شود.
-
علاوه بر سه قوه و نهادهای مختلف، مردم نیز باید به سهم خود در تحقق شعار سال نقش آفرینی کنند. به نظر میرسد مهمترین وظایف مردم بدین شرح باشد: استفاده حداکثری از کالای داخلی، فرهنگ سازی، انتخاب اصلح به معنای واقعی و بر اساس شایستگی ها (تخصص)، افزایش دانش اقتصادی عمومی و مطالبه از مسئولین.
-
البته باید توجه داشت که مشکل اصلی پایین بودن رشد اقتصادی و به تبع آن پایین بودن تولید و بالا بودن بیکاری از سمت عرضه اقتصاد است و نه از سمت تفاضا. از آنجا که مردم در سمت تقاضا قرار دارند و بیشتر تاثیرگذاری آنها در سمت تقاضا است لذا وظیفه اصلی در تحقق شعار سال بر عهده دولت و به معنای دقیق تر بر عهده حاکمیت است. اگر وظیفه اصلی را بر عهده مردم بگذاریم و با سیاست های سمت تقاضا و مدیریت مصرف بخواهیم موجبات رونق اقتصادی را مهیا کنیم به بی راهه خواهیم رفت.
-
اکنون اقتصاد ایران در مرحله ای قرار دارد که مشکلات آن با اقدامات معمول و تنها با سیاست های پولی و مالی برطرف نمی شود. بسیاری از مشکلات اقتصادی تبدیل به مشکلات ساختاری شده اند و نیازمند اصلاحات ساختاری و نهادی هستند. این مشکلات را نمی توان با اقدامات کوتاه مدتی همچون تغییر نرخ سود بانکی، تغییر سیاست های ارزی، تغییر تعرفه های گمرکی، سیاست های تجاری، تغییر قیمت های نسبی (قیمت حامل های انرژی)، بخشنامه و تغییر آیین نامه ها برطرف کرد. بنابراین برخی از مشکلات اصلی اقتصاد ایران نیازمند اصلاحاتی گسترده، پر هزینه و زمانبر هستند و نمی توان به سهولت و در کوتاه مدت بر انها فائق آمد.
-
در این شرایط برطرف کردن مشکلات اقتصادی نیاز به یک عزم ملی، اراده جمعی و مشارکت همگانی دارد. شاید مجری اصلی این اصلاحات، دولت باشد اما دولت به تنهایی قادر به انجام آن نیست و تمام قوا، گروه ها و نهادهای خارج از قوا و مردم باید در اجرای این اصلاحات مشارکت و همکاری داشته باشند. ضروری است نقش هر یک از بازیگران اصلی به دقت مشخص شود و بر عملکرد آنها نظارت و ارزیابی صورت گیرد.
-
لازمه انجام این اصلاحات و موفیت آن، ایجاد اجماع نسبی در سطوح مختلف مدیریتی کشور است. ابتدا باید یک فهم صحیح و شناخت دقیق از مشکلات اقتصادی کشور و ریشه های آن، در سطوح مختلف مدیریتی و در قوای مختلف ایجاد شود. این شناخت می تواند منجر به شکل گیری اجماع برای اصلاحات ساختاری و مشارکت همگانی برای انجام آن شود.
-
پس از شکل گیری اجماع در سطوح مختلف مدیریتی کشور، باید نخبگان و عموم مردم به طور شفاف و دقیق در جریان مشکلات اقتصادی، ریشه های شکل گیری آنها و راهکارهای برون رفت از این مشکلات قرار گیرند. تا زمانی که مردم از مشکلات اقتصاد کشور و راهکارهای برون رفت از آنها مطلع نباشند نمی توان انتظار همکاری و مشارکت و پرداخت هزینه های سنگین این اصلاحات را داشت.
-
بنابراین مشکلات اقتصاد ایران قابل حل است اما راه حل های آن، کوتاه مدت، راحت و کم هزینه نیست. اجرای این راهکارها تنها توسط دولت ممکن نیست و نیازمند همکاری همه قوا، مردم، رسانه ها و حتی نهادهای خارج از قوا در قالب یک برنامه جامع و گسترده است. برنامه ای که باید با استفاده از تمام توان کارشناسی کشور، بر پایه آسیب شناسی اقتصاد ایران و مسیر طی شده در گذشته و با هدف اصلاحات ساختاری و نهادی تهیه و تدوین شود.
انتهای پیام/ز