تاريخ انتشار : 1396/02/11 - 11:57
كد :232177
گزارشی از شرایط ناخوشایند قشر میلیونی؛
کارگران مشغول بیکاریاند!/ ما از کارگران میپرسیم: مشکلاتتان حل شد؟
کارگران اکنون در ایران سه دستهاند، عدهای به صورت ماهیانه از حداقل حقوق برخوردارند، گروه دوم کار میکنند اما مطالباتشان پرداخت نمیشود و دستهی آخر کار میکردند و حال بیکار شدهاند.
یازدهم اردیبهشت روز کارگر است و بهانه برای برگزاری همایشهایی خالی از تاثیرگذاری و صدور پیامهایی تبلیغاتی مهیا گشته تا عدهای از فرصت پیش آمده نهایت استفاده را نمایند. هرچند در سخنرانیهای متعدد دولتمردان بر لزوم حل مشکلات کارگران تاکید میکنند اما در عمل اتفاق خاصی رخ نمیدهد و این قشر از جامعه با مرور زمان وضعیتشان بدتر از قبل میگردد.
کافی است همین آقایانی که برای تبلیغات انتخاباتی در جمع هواداران خویش حاضر میشوند و عنوان میکنند «من از شما میپرسم آیا به آرامش نرسیدهاید؟» یکبار هم در جمع کارگران حاضر شوند و از آنها بپرسند دغدغههایشان رفع شده است یا خیر.
قطعا در بین اطرافیان و آشنایان خود کارگر سراغ داریم و وضعیت آنها را دیدهایم؛ اکثریتشان از حداقلها محروم شدهاند و علیرغم تلاش فراوان حقوق ناچیزی نصیبشان میشود که آن هم در این شرایط بغرنج اقتصادی کفاف هزینهها را نمیدهد.

بسیاری از کارگران مجموعههای نامدار درپی کاهش ظرفیت تولید و یا تعطیلی اخراج شدهاند و در طول این 4 سال هیچ مسئولی آمار شفافی از تعداد کارگران اخراجی که با نامِ خصوصیسازی و تعدیل نیرو به جرگهی بیکاران پیوستهاند ارائه نکرده است. بهخاطر همین مسایل و سماجت مسئولین در عدم افزایش حداقل حقوق، فاصلهی طبقاتی به صورت چشمگیری بیشتر شده و اکنون جبران این شکاف طبقاتی اجرای برنامههایی ضربتی را میطلبد.
از وضعیت أسفبار کارگران واحدهای تولیدی و سالهای سیاهی که برای آنها رقم خورد بگذریم، تازه سراغِ کارگران ساختمانی میرسیم که وضعیتشان زیاد چنگی به دل نمیزند. همانطور که رئیس دولت یازدهم اخیراً مطرح کرد رکود در بخش مسکن همچنان به قوت خود باقیست و اولین ترکشهای این رکود به پیکر کارگرانی میخورد که از راهِ بنایی و گلمالی امرار معاش میکردند.
در همین استان آذربایجانشرقی کارگران زیادی در طول 4 سال اخیر به صورت چراغخاموش اخراج شدهاند که نمونههای آن را میتوان در کارخانههای فولاد میانه، ماشینسازی، تراکتورسازی، موتوژن و... یافت. واقعیت امر این است که کارگران دستاویز مدیرانی هستند که از صنعت هیچ نمیفهمند و بهخاطر سوءمدیریت هیئتمدیره و استفادهی ابزاری از کارخانجات برای رسیدن به امیال شخصی، یا بیکار شدهاند و یا ماهها حقوق نگرفتهاند.

به جرأت میتوان گفت قشر مستضعف جامعه که بیشتر آنها را نیز کارگران تشکیل میدهند در سالهای اخیر دوران سختی را سپری کردند و با حداقل درآمد مقابل گرانیها کمر خم نمودند. امید است مسئولان دولت دوازدهم برای خدمت به بدنهی ضعیف جامعه پا به میدان بگذارد و بهجای آنکه سرِ برگزاری یک کنسرت دعوا بهپا کنند، بهمنظور حل مشکلات کارگران و افزایش خدمات رفاهی آن به این و آن نامه بنویسد.
انتهای پیام/ز